کد نمایش آب و هوا کد نمایش آب و هوا
// Something else $("tr.openclose a").click(function(){ $(this).parents("tr").hide(); $("tr.closed").show(); }); })
چت روم
جاری در تمام لحظه ها - به تو
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


به تو

چه فکر میکنی؟

فکر میکنی دلم تنگ نمی شود؟
فکر میکنی صدایت اگر نوازشگر دل بی تابم نباشد
و موسیقی مهربانیت بر طپشهای قلبم رهبری نکند
آرام و قراری دارم؟

فکر میکنی اهمت دارد
روباه و پلنگ و گرگ، از جنس شقایق باشند
یا از جنس خنجرهای فرصت طلب روزگار؟

دلِ تنگ بنفشه ها با گذر هر ثانیه
برای نبود روشنایی آفتاب
تنگتر می شود
فکر میکنی بنفشه ها
شبها
به جای خالی آفتاب
از ماه نور می خرند؟
و گلبرگهایشان را به عشوه می گشایند؟
فکر میکنی از جنس بُرندهء خیانتم
یا مثل لطافت پارچهء ابریشمی فریبکار؟

فکر میکنم تشنه ام
قبل از اینکه التماس کنم
یک لیوان مهربانی برایم بگو...

فکر میکنی عشق هم مثل عطش می ماند؟
که با جرعه های مهرورزت اگر سیرابم کنی
دیگر محبت را ننوشم؟

فکر میکنی قبله ام اگر الله ندارد
ستایش را نمی شناسم؟
مگر من سوره های آزادی را نسجودم
و به مُهر عشق نماز نخواندم

فکر میکنی مثل همهء پرندگان
در فصلی از سال کوچ میکنم؟

باور کن
من از عشاقم
از قبیلهء ناپدید شدهء عاشقان!

فری ناز آرین فر


نوشته شده در پنج شنبه 88/7/23 ساعت 9:55 عصر توسط جاری در تمام لحظه ها| نظرات ( )

می خواهم با تو بمانم
می خواهم از تو بگریزم
میان این همه دیوار
نه راهی در پیش
نه راهی در پس
زمین به هم دردی با من تکانی می خورد
همه جا باد است و لرزش
سکوت را هم یارای هم دردی با من نیست
به کجا بگریزم ای یار
ای یگانه ترین یار
جستجوی بی پایانی در اندرونم
ترا آن جا هم خواهم یافت
ترا در مخفی ترین خلوت درون
ترا ای فرشته کوچک انتظار
ترا ای فرشته عذاب زندگیم
با یافتن تو
جستجوی دوباره ای آغاز خواهم کرد
به درون تو
این راه را برگشتی هست؟
گیتا صرافی


نوشته شده در پنج شنبه 88/7/23 ساعت 4:27 عصر توسط جاری در تمام لحظه ها| نظرات ( )

 

دل من تنها بود
دل من هرزه نبود
دل من عادت داشت
که بماند یک جا
به کجا؟
معلوم است
به در خانه ی تو
دل من عادت داشت
که بماند آن جا
پشت یک پرده تور
که تو هرروز آن را
به کناری بزنی
دل من ساکن دیوارو دری
که تو هرروز از آن می گذری
دل من ساکن دستان تو بود
دل من گوشه یک باغچه بود
که تو هرروز به آن می نگری
دل من رادیدی؟
ساکن کفش تو بود
یادت هست؟

  فریبا شش بلوکی


نوشته شده در سه شنبه 88/7/21 ساعت 10:46 صبح توسط جاری در تمام لحظه ها| نظرات ( )

چه زود تنها شدم!

بهتر بگویم

چه زود  فهمیدم که تنهایم!

کسی نیست

نفس میکشم

هوا نیست

جز ازدحام آزاردهنده و غریب خموشی

و حجم سیاه سکوت

کسی نیست

تنها میآییم

و

تنها می رویم

چه دیر فهمیدم

و چه زود تنها شدم

ا.پ



نوشته شده در دوشنبه 88/7/20 ساعت 12:25 عصر توسط جاری در تمام لحظه ها| نظرات ( )

ای چشم خیس و پاک تو شالوده دلم!
ای غمزه نگاه تو صد رمز مشکلم!

امشب دوباره از ته دل شعر گفته ام
بی شعر در تجسم رویای خود ولم

هر لحظه در سکوت خیالت دویده ام
در اوج این سکوت تو... مفعول و فاعلم

انگار شب دوباره به من رنگ داده است
بر عمق رنگ شام تو بی پرده سائلم

آن دورها... غروب به شب رنگ میدهد
ای سرخی غروب لبت آب و هم گلم
...
در چار چوب پنجره تنها شدی و من
بر چار چوب قلب تو هر لحظه شاملم

آن لحظه ای که می بریم تا خدا بگو-
-در ارتفاع پست زمین تو کاملم؟!

مجنون کنار لیلی و من در کنار تو!
در عمق این جنون تو صد بار عاقلم


نوشته شده در دوشنبه 88/7/20 ساعت 9:23 صبح توسط جاری در تمام لحظه ها| نظرات ( )

پنج وارونه چه معنا دارد ؟!
خواهر کوچکم از من پرسید
من به او خندیدم
کمی آزرده و حیرت زده گفت
روی دیوار و درختان دیدم
باز هم خندیدم
گفت دیروز خودم دیدم پسر همسایه
پنج وارونه به مینو میداد
آنقَدَر خنده برم داشت که طفلک ترسید
بغلش کردم و بوسیدم و با خود گفتم
بعدها وقتی غم
سقف کوتاه دلت را خم کرد
بی گمان می فهمی
- پنج وارونه چه معنا دارد



نوشته شده در دوشنبه 88/7/20 ساعت 9:10 صبح توسط جاری در تمام لحظه ها| نظرات ( )

شاید جرعه ای دیگر

 

گره زین درد بگشاید

 

.......

 

شرابی کهنه در رگهای من جاری ست

 

دو چشمم مست

 

رنگم سرخ عنابی ست

 

و گوشم پر ز  آوای لطیف نغمه ای آبی ست

 

شبی مرموز و پائیزی ست

 

امشب مردهای کوی و برزن جمله نامردند

 

و کوهستان شهر کوچکم ، تنها و تاریک است

 

ولی

 

یک شمع گریان است

 

و مانند من ِ حلاج دم تا صبح می گرید

 

.......

 

شاید جرعه ای دیگر

 

گره زین درد بگشاید

 

.......

 

خداوندا

 

خداوندی زیادت برده ای امشب؟

 

ویا شاید تو هم مستی

 

شاید گوشه تاریک و تنگی ،مرده ای امشب

 

دلم تنگ است

 

هان بیدار شو ، پروردگاری کن

 

کنار دسترنج خود نشین

 

افغان و زاری کن

 

......

 

شاید جرعه ای دیگر

 

گره زین درد بگشاید

 

......

 

نمیدانم چه میگویم

 

سرم سنگین و طوفانی ست

 

برایم لحظه هائی سخت و چونان سال طولانی ست

 

دلم تنگ است،   شاید جرعه ای دیگر......

ع.ک


نوشته شده در یکشنبه 88/7/19 ساعت 1:34 عصر توسط جاری در تمام لحظه ها| نظرات ( )

انتظار
یک سکوت مبهم است
انتظار
یک جهان پر از غم است
انتظار
می زند عمیق ضربتی
سوی شیشه خیال خوش
انتظار برکشیده خنجری است
سوی قلب های پر ز آرزو
دوست دارم بشکنم
این سکوت مبهم و پر از سوال را
دوست دارم التیام بخشم
ضربت عمیق انتظار را
ا.پ

نوشته شده در شنبه 88/7/11 ساعت 3:46 عصر توسط جاری در تمام لحظه ها| نظرات ( )

چه زیباست سر را به شانه هایت تکیه دادن!
چه رویائی ست در آغوش تو آرمیدن!

چه شیرین ست دستان مردانه ات را به دست گرفتن و در چشمان عاشقت محو شدن!

تو را می خواهم تا تمام دوست داشتنی ها را برایم معنی کنی

تا تمام خواستن ها را برایت معنا کنم!

تا بدانی

بی تو بودن تکرار بی انتهای چه دردیست برای

منی که نمی شناختمت اگر,

عشق را

خوبی را

و رویا را

نمی شناختم.

چشمهایم به راه آمدنت برهم نخواهند آمد.

قلبم فرش راه آمدنت!

در انتظارم!

در انتظار آن لحظه که انعکاس چشمهای مشتاقم را در زلال چشم های عاشقت ببینم.

دستانم

درآغوش کشیدنت را جستجوگرند.

در انتظارم!
در انتظار آن لحظه

که حضور رویاگونه ات در شبانگاهی تاریک روشنایی روز را هدیه کند.

لحظه ای که لبهای پرنیازم با لبان بخشنده ات آشتی کنند.

تار به تار گیسوانم حضور انگشتان مهربان تو را جستجو گرند.

و آه که این انتظار

چه تلخی غریبی را با ثانیه ها آمیخته اند.

ا.پ


نوشته شده در پنج شنبه 88/7/9 ساعت 12:2 صبح توسط جاری در تمام لحظه ها| نظرات ( )

می بوسمت,می بویمت,اما...

افسوس که نمی یابمت!

چه دردیست تو را دیدن و ندیدن!

چه سخت است تو را داشتن و نداشتن!
ترا نداشتن و دیدن!

هنوز با گرمی نفس های تو

در آخرین در آغوش کشیدنم,سردی لحظه های بی تو نفس کشیدن را به رزم می طلبم.

دریابم!

لبانم در التهاب عطش نبودن لبانت می سوزد.روزهای تاریک بی تو بودن , انتظار ترنم صدای مهربانت به شبهای دیجور بی تو خفتن می انجامد,و چه انجامی!؟

کاش برای تمام بی تو بودن ها و بی تو ماندن ها و بی موسیقی نفسهایت طی کردن ها

انجامی  رسد.

ا.پ


نوشته شده در چهارشنبه 88/7/8 ساعت 11:49 عصر توسط جاری در تمام لحظه ها| نظرات ( )

<   <<   11   12   13   14      >

قالب وبلاگ : پارس اسکین